آتوساآتوسا، تا این لحظه: 14 سال و 19 روز سن داره

مادرانگی های من

مادر= نگرانی

انگار خدا ما مادرها را آفریده تا همیشه نگران باشیم...انگار اگر نگران نباشیم نمیتوانیم رندگی کنیم. امروز نگران خوب غذا نخوردن کودکمان هستیم و فردا نگران خوب نخوابیدن کودکمان.پس فردا نگران تنهایی بچه، که خدایا این کودک تک فرزند ما تنهایی چکار خواهد کرد...خلاصه دقیقا ما برای هرروزمان موضوعی داریم تا نگرانش باشیم. اخر سر هم با خودمان میگوییم "خوب مادریم دیگر،نگران بچه امان هستیم" ما هم در یکی از همین روزهای نگرانی تصمیم گرفتیم که  هم خودمان را از نگرانی دربیاوردیم و هم نارنین بانویمان را از تنهایی.خوب قصه اش را هم که میدانید... حالا ما دیگر نگران تک فرزندی فرزندان و عواقب آن نیستیم ولی دوجین نگرانی تازه در همین راستای دو ...
22 ارديبهشت 1393
1